همسريابي موفق همسريابي موفق .

همسريابي موفق

عوامل موثر در ادواج موفق

سن ازدواج
سن به عنوان نشانه و نمادي از ميزان رشد و بلوغ رواني و اجتماعي شناخته مي شود و در عين حال مي تواند نمادي از تجربه زندگي، ميزان استقلال و ثبات نيز محسوب شود.
توانايي هاي عقل و هوش
اين توانايي ها مجموعه اي از توانايي هاي ذهني هستند كه نقش مهمي در اجراي موفقيت اميز امور مختلف زندگي در ابعاد تحصيلي، اجتماعي، شغلي، روابط بين فردي و … ايفا مي كنند. در عين حال تناسب سطح هوشي طرفين ازدواج نقش مهمي در توازن زناشوئي ايفا مي كند.
بلوغ
بلوغ به معناي رشد و پختگي فرد در ابعاد مختلفي به شرح زير مي باشد:
بلوغ زيستي: تحقق ظرفيت توليد مثل و رسيدن به مراحل پاياني رشد اسكلتي و عضلاني
بلوغ اجتماعي: شكل گيري هويت اجتماعي و پذيرش نقش هاي مرتبط با آن و كفايت نسبي در ايفاي اين نقش ها
بلوغ هيجاني: قابليت فرد براي شناخت احساسات خود و ديگران و مديريت ابراز هيجانات
بلوغ شناختي: قابليت فرد براي تفكر تنزاعي، مديريت پردازش اطلاعات و واقعيت سنجي

نقص جدي در هر يك از حيطه هاي چهارگانه بلوغ به نارسائي جدي در قابليت هاي فرد براي برقراي تماس رواني با خود و ديگران منتهي مي شود.
سطح تحصيلات
سطح تحصيلات و تناسب آن در زوجين، يكي از مهمترين عوامل موثر بر شكل گيري ازدواج موفق است. تاثير تحصيلات بر روابط زناشوئي، تحت تاثير مولفه هاي واسطه اي نظير فرهنگ، هوش، وضعيت اقتصادي و رشد يافتگي شخصيتي طرفين قرار دارد.
سلامت روان
سلامت رواني زوجين از جمله مهمترين عناصر موثر بر سازگاري زناشوئي و شكل گيري ازدواج موفق، محسوب مي شود. بهره مندي از سلامت روان، مي تواند نقش مهمي در شادكامي و بهزيستي زوجين و زندگي مشترك آن ها داشته باشد، بسياري از كاركردهاي مهم ديگر نظير موفقيت هاي شغلي و اجتماعي را نيز تحت تاثير قرار مي دهد. شناخت ابعاد مختلف سلامت روان، فرايندي پيچيده و چند بعدي داشته و نقش مهمي در سازگاري هاي زناشويي در دوره هاي مختلف زندگي مشترك قبل از ازدواج، بعد از ازدواج، فرزند آوري و تربيت فرزند و … خواهد داشت.
سلامت جسمي و فيزيكي
سلامت جسماني به معناي بهره مندي از وضعيت فيزيكي سالم و بدون بيماري جسماني در فرد مي باشد. وجود هر گونه علامت از بيماري جسماني و فقدان سلامت جسماني و ظاهري مي تواند تاثيري جدي بر روابط بين فردي زوجين داشته باشد. برخي از مشكلات و بيماري هاي جسماني ممكن است به نسل بعدي نيز منتقل شوند، بنابراين اين مساله از اهميت بالايي برخوردار مي باشد. بيماري هاي واگيردار، بيماري هايي كه كاركرد طبيعي جنسي را مختل مي كنند و بيماري هائي كه به معلوليت هاي جدي و يا اختلالات مزمن و مختل كننده اندام هاي حسي يا حركتي منتهي مي شوند، مي توانند تهديد جدي براي روابط زناشوئي محسوب شوند.
طبقه اجتماعي اقتصادي
اگر چه با پيشرفت سطح پوشش آموزش هاي عمومي و حتي فراگير شدن تحصيلات دانشگاهي، امروزه افراد امكان خيلي زيادي براي تغيير جايگاه  اقتصادي و اجتماعي خود را در اختيار دارند، با اين وجود هنوز فاصله زياد بين سطح اقتصادي و به طبع آن جايگاه اجتماعي خانوادگي افراد مي تواند باعث تفاوت زياد در سلايق، انتظارات و خواسته ها و سبك روزمره زندگي شود. به نظر مي رسد افرادي كه از زمينه اي اقتصادي خيلي متفاوتي هستند با مشكلات خيلي زيادي براي غلبه بر تفاوت هاي  فرهنگي، ارزشي، سبك زندگي و انتظارات روبرو خواهند شد.
شرايط خانوادگي
به تناسب سطوح مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي افراد، خانواده نقش مهمي در فرايند شكل گيري ازدواج موفق خواهد داشت. خانواده مبدا، محل رشد و پرورش و خاستگاه ويژگي هاي رفتاري، رواني و شخصيتي هر فرد محسوب مي شود. خانواده چه قبل و چه بعد از ازدواج، از جمله منابعِ مهمِ حمايتِ عاطفي و هويت اجتماعي افراد است. تفاوت فاحش در سطوح فرهنگي، ارزشي، اعتقادي/مذهبي، اقتصادي و جايگاه اجتماعي مي تواند منبع بسياري از ناسازگاري هاي زناشوئي بشود.

با اين وجود، متغير هاي واسطه متعددي هستند كه مي توانند در نحوه تاثير متقابل شرايط خانوادگي هر يك از زوجين با سازگاري زناشوئي آنها مداخله كنند. باور هاي خاص زوجين، ظرفيت تحمل تفاوت ها، ميزان احترامي كه زوجين صرف نظر از اختلاف در زمينه هاي خانوادگي براي هم قائل هستند و سطح استقلال اقتصادي و رواني آنها از خانواد خود از جمله متغير هاي مداخله گر در رابطه خانواده هر يك از همسران با سازگاري زناشوئي آنها است.
شغل
داشتن شغل در واقع به معناي توانايي اقتصادي براي مديريت زندگي مشترك از جنبه مالي و تامين مايحتاج زندگي مي باشد. شغل با ميزان استقلال فردي، كفايت هاي رواني اجتماعي و تجربه عمومي و خاص افراد رابطه دارد. براي يك ازدواج موفق شاغل بودن مرد ضروري و اشتغال زنان يك امتياز مثبت محسوب مي شود. نوع شغل نيز در بسياري از موارد، خيلي مهم و اساسي است. اگر يكي از طرفين در مورد نوع شغل فرد ديگر حساسيت خاصي داشته باشد، بايد به آن توجه كرد.
ويژگي هاي شخصيتي
ويژگي هاي شخصيتي زوجين و تناسب اين ويژگي هاي يكي از مهمترين عوامل در شكل دادن به روابط بين فردي، تعاملات عاطفي و زندگي زناشويي موفق مي باشد. بهره مندي زوجين از ويژگي هاي شخصيتي مختلف به  خودي خود امري طبيعي است و قابل ارزشگذاري نمي باشد، با اين حال در صورتيكه زوجين تناسب و تطبابق شخصيتي لازم را با يكديگر نداشته باشند، توان زندگي مسالمت آميز، پويا و شكوفا را با يكديگر نيز نخواهند داشت. هر چند شناخت شخصيت امري پيچيده و زمانبر خواهد بود و گاها برخي ابعاد آن ممكن است هرگز آشكار نشود، با اين حال آگاهي زوجين از ويژگي هاي شخصيتي يكديگر و توان سازگاري با ان ها، از جمله مهمترين ابعاد زندگي زناشويي موفق خواهد بود.
ارزش هاي فردي
داشتن اهداف سازگار با يكديگر و يا اهدافي كه مكمل يكديگر محسوب شوند و بدست آوردن درك متقابل از طرح آينده يكديگر، نقش اساسي و حياتي براي تامين يك زندگي زناشوئي شاد بازي مي كند. مهمتر از يكي بودن اهداف، مغاير نبودن آنهاست. ارزش ها، آندسته از باور هاي فرد است كه تعيين كننده خوب و بد امورند. صرف نظر از منشا ارزش هاي فردي، وجود هماهنگي بين ارزش هاي زوجين براي يك زندگي شاد ضروريست.
باور هاي مربوط به صميميت ازدواج و روابط عاطفي زناشويي
باور هاي مربوط به ازدواج و رابطه عاطفي/زناشوئي آن دسته از باور ها هستند كه مربوط به عقايد فرد در مورد ويژگي هاي ازدواج، روابط عاطفي، و روابط زناشوئي صحيح در زندگي مشترك مي باشند. اين باورها نقش انكار ناپذيري در تعبير و تفسير رويداد ها، انتخاب پاسخ و بروز رفتار دارند و موجب به شكل گيري انتظارات و خواسته هاي معقول يا نامعقول در زندگي مشترك مي گردند، باور هاي غير واقع بينانه، واكنشي و يا ناسازگار با باور هاي طرف مقابل مي توانند بشدت سطح سازگاري و خشنودي زناشوئي را پايين آورند و منجر به شكل گيري تعارضات و آسيب هاي شديد در زندگي عاطفي و زناشويي گردند. باورها، خود را در ترجيح ها، انتخاب ها، خواسته ها و ناخواسته ها نشان مي دهند. فرايند كمك به افراد براي اتخاذ تصميم درست در انتخاب همسر شامل كمك به آنها در درك بهتر مرحله اي از فرايند انتخاب همسر كه مشغول طي كردن آن هستند مي باشد. به اين ترتيب مي توان به آنها كمك كرد تا از انتخاب شتاب زده و يا قطع نا به هنگام رابطه اجتناب كنند.
آغاز مراوده و ايجاد گرايش
در اين مرحله افراد از بين تعامل هاي موجود خود با ديگران يكي را انتخاب مي كنند. اين انتخاب بر اساس ميزان شباهت هاي ادراك شده است. اصلي ترين حوزه هائي كه اين شباهت ها اهميت پيدا مي كنند عبارتند از:
- ميزان شباهتي كه موضوع مورد توجه با معيارهاي فرد براي جذابيت جسمي دارد
- ميزان شباهت ادراك شده در زمينه ارزش ها
- ميزان شباهت ادراك شده در زمينه علائق
- ميزان شباهت ادراك شده در زمينه هوشمندي
- ميزان شباهت ادراك شده در زمينه شخصيت
- ميزان شباهت ادراك شده در زمينه ساير ارزش هاي رفتاري
آشنا شدن بيشتر
افراد، خود افشاءسازيِ شروع شده از مرحله قبل را، عمق مي دهند. اطلاعات بيشتري از جنبه هاي شخصيت طرف مقابل به دست مي آورند. ارزش ها و علائق يكديگر را به منظور كشف شباهت هامقايسه مي كنند. اگر شباهت هاي بيشتري بين خود پيدا كنند رابطه پيشرفت مي كند و در غير اينصورت قطع مي گردد. در صورت ادامه رابطه، آنها وارد نوعي رابطه ايده آل پردازي ذهني مي شوند كه مي تواند از واقعيت فاصله زياد داشته باشد. شيفتگي محصول چنين ايده آل گرائي ذهني است كه از مشخصه هاي اين دوره است.
به وجود آمدن علاقه
مشخصه اين مرحله در ابتدا شيفتگي احساسي است كه به تدريج بايد بتواند جاي خود را به همدلي دوطرفه و احساس همسازي نقش ها بدهد. پديده خاص اين دوره پيدا شدن ميل به حفظ استقلال فردي در واكنش به ميل روز افزون به با هم بودن و سهيم كردن يكديگر در جنبه هاي مختلف افكار و احساسات است. اين پديده مي تواند باعث بروز تنش هائي در رابطه متقابل شود. اگر جذابيت رابطه به اندازه اي باشد كه بر ميل به استقلال جوئي غلبه كند رابطه دوام پيدا كرده و پيشرفت مي كند. در اين صورت افراد شروع به تبادل اطلاعات در مورد سنت هاي خاص خانوادگي و گرايش هاي جزئي تر شخصي مي كنند.
ازدواج

در اين مرحله افراد با يكپارچه سازي سنت هاي خانوادگيِ طرفين از طريق ادغام هنجار ها، قوانين، نقش ها و عادات روزمره در قالب سنت هاي جديد و مشترك به طرف تصميم ازدواج پيش مي روند...


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ساعت: ۱۱:۰۶:۰۹ توسط:هانيه موضوع: